Saturday, February 10, 2007

حکایت ٥٢




+ ای به داد من رسیده تو روزهای خود شکستن ، ای چراغ مهربونی توشبهای وحشت من ، ای تبلور حقیقت توی لحظه های تردید ،تو شب رو از من گرفتی و من رو به خورشید دادی ، تو تکیه گاهی مطمئن برای من در همه لحظات زندگیم هستی عشق من ، عشق زیبای من دوست دارم..