Sunday, August 27, 2006

حکایت ٤٢




+در اعماق قلبم آتشی فروزان است ،در اعماق قلبم اشتیاقی برای عشق جاودانه جان گرفته است، چون تو قلب و روح من هستی و هرجا که بروم شعلهء عشق تو را زنده نگه خواهم داشت ، تو جان و دل من هستی و من تا ابد در آغوشت خواهم گرفت ،تو روح و روان من هستی و همه ایمانم هستی بگذار تا شمعها بسوزند و وجودت در من ذوب گردد.
مونسم دوست دارم ،،