Thursday, December 08, 2005

حکایت دهم



+وقتیکه از من دورمیشوی دلم میگیرد وهمه غمهای دنیا درمن جمع میشوند ودلتنگت شده وقدرت فکر کردن و هیچ کاری را ندارم لحظه شماری میکنم که هر چه زودتراین لحظه ها بگذرد و لحظه ای فرا رسد که در کنارم باشی عقربه های ساعت از حرکت بازایستند ،
،عاشقانه و دیوانه وار دوستت دارم و تا آخرین نفسی که از من بر اید عاشقانه دوستت دارم و عبادتت می کنم ...

+واسه غمهات آرامشم
واسه خوابت نوازشم
ای عشق من
برای خستگیهات سایبانم
برای پروازتومن آسمانم
اگه دردی یه هم درد
اگه زخمی یه مرهم
اگه راهی، من یه همراهم
اگه بغضی یه فریاد
اگه رودی یه دریا
اگه اشکی تکیه گاهم
اگه قلبم اسیر
اگه عشقم حقیر
اگه جسمم یه کویر
اگه همیشه تنهام
اگه خالی دستهام
برایت عاشق ترین عاشق دنیا هستم عشق من و همیشه و همه جا با توخواهم بود .


+وقتی که به وسایل عمومی که برای رفاه احوال همه مردم توجه میکنیم با کمی متوجه میشویم که برای ما هست و این وسایل هم از پول خودمان میباشد که تهیه میگردد و افسوس که برای حفظ و نگهداریشان خودمان هیچ مسئولیتی را در قبالشان انجام نمیدهیم و در اصل فرهنگ استفاده از این وسایل را نمیدانیم و اگر هم تعداد انگشت شماری از مردم که رعایت می کنند اصلا بچشم نمیآیند و در ضمن هم میخواهیم خودمان را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم و خیلی هم مضحک این استکه فرهنگشان را به تمسخرگرفته و قبول هم نمیکنیم و اگر هم بحثی به میان میآید میگوییم که از کشورمان به ارث بردند اما خودمان عقب هستیم نه انهم برای چند سال بلکه برای چند قرن عقب هستیم .....

+امروزپیکرپاک فاجعه سقوط هواپیمای حامل خبرنگاران و روزنامه نگاران بود که خدا بیامرزدشان و به خانوادشان صبر اعطا کند ..

+ منوچهر نوذری از هنرمندان مطرح به دیارابدی شتافت و فردا ساعت ده صبح از مقابل رادیو تهران واقع در میدان ارک تشییع میگردد روحشان شاد باد .

+ به علت آلودگی هوا تعطیل رسمی اعلام کردند در صورتیکه هیچ گره ای از مشکل الودگی برطرف نشد .. اما من در این فکرم که چرا برای فاجعه تاسف باری که روی داده است هیچ چیز اعلام نشد و یا اینکه هیچ عذر خواهی ویا دلیل اصلی علت سقوط بخ میان نیآمد ؟ بجز یک سری سفسطه هایی که بهم بافته شده است.