Monday, August 22, 2005

حکایت سوم

+ در زندگی هر کسی افرادی وجود دارند که آفریده شدند،برای مایوس کردن و یا اینکه از مسیری که انتخاب گردیده تا کاری رو انجام دهیم با حرفاشون مانع شده یا آیه یس (ناامیدی) رو زیرگوشمان اونقدر زمزمه میکنند که ازگفته خود پشیمان میشویم چرا برای مشورت همچنین آدمی رو برگزیدیم ،راستی از این کارشون چه سودی عاید شان می گردد؟ چرا توانائی دیدن موفقیت دیگران را ندارند؟ و همه چیز رو برای خود میخواهند ، بنظر من حتی اینگونه اشخاص در زندگی خود هم همیشه موج منفی میدهند،
شاید هم بیماری روحی دارند؛؛؛؛؛ عکس این قضیه هم صدق میکند.

+درمکتب عشق گلهای زیادی وجود دارد یا فرشتگان متعددی ،
از میان میلیونها گل و فرشته ، والا ترین و مقدس ترین و خوش بوترین ،با ارزش ترین رو انتخاب کردم و با همه وجودم میپرستمش عشق من تو را دیوانه واردوستت دارم و همه کمکها و راهنمائیهای بی دریغ ات از صمیم قلب تشکر میکنم عشق من دیوانه وار عاشقتم.